نتایج جستجو برای عبارت :

هرقدرهم ساکت نشستن مشکلت باشد

هرقدر هم ساکت نشستن مشکلت باشدحرف دلت تا می‌توانی در دلت باشد،اینقدر در گفتن دویدی، کوله‌بارت کو؟این سهمِ خیلی کم نباید حاصلت باشدحالا که اینقدر از تلاطم خسته‌ای، برگرداما اگر خاکی بخواهد ساحلت باشدتا وقت مردن روی خوشبختی نمی‌بینیتا درد و رنج آغشته با آب و گِلت باشداحساس غربت می‌کنی وقتی که شوقی نیستحتی اگر یک‌عمر جایی منزلت باشداصلاً بگو کی در ازای شعر نان دادهیا خنده‌ای، حرفی که شاید قابلت باشد؟از گفتنی‌ها با تو گفتم، بعد از این
معلق بین زمین و هوا مانده بود.نمی دانست الان کجا نشسته؛حتی نشسته یا نه.
دست و پا زدن هیچ‌فایده ای نداشت.مدت ها پیش این را فهمیده بود که راحت ترین راه برای تحمل تیغ های این سیم‌ این است که ساکت و بدون هیچ حرکتی سرجای خود بنشیند.ولی خب ساکت نشستن برایش کار راحتی نبود.همینطور که شما می توانید جای زخم ها را ببینید.
ولی او یک رویا دید. رویا به او گفت یک نفر باید بمیرد تا دیگری زندگی کند و حالا او بیشتر از همیشه رویا را به خود نزدیک نگاه می دارد.
 
پ.ن :
درست نشستن در زندگی امروز ما از اهمیت بالایی برخوردار است . بسیاری از مردم به دلیل شغل و یا شرایط زندگیشان ممکن است ساعت ها احتیاج باشد روی صندلی ، روی مبل و پشت میز بنشینند.به همین دلیل است که اغلب کسانی که به مدت طولانی در روی صندلی مینشینند مدام از مشکلات و درد های گردن و کمر شکایت میکنند.
روی صندلی نشستن را براحتی نمیتوان ترک کرد اما میتوان با درست نشستن و انجام حرکات صحیح ورزشی از روی صندلی نشستن در مدت طولانی لذت برد بدون اینکه سلامت فرد
مرد ؛ خسته و غمگین به مطب مشاوره روانشناس رفت .
روانشناس پرسید : مشکلت چیست ؟ مرد گفت : مدتی ست خیلی افسرده وغمگینم .
روانشناس گفت : به تازگی سیرکی به میدان شهرآمده ؛ دلقکی آنجا هست که تو را
آنقدر می خنداند که همه غم هایت را فراموش میکنی ؛ به آنجا برو .
مرد گفت : من همان دلقکم ...!!!
 
ساده که می شوی،همه چیز خوب می شود!
خودت...غمت...مشکلت...حرف هایت...آدم های اطرافت...حتی دشمنت!
یک آدم ساده که باشی،برایت فرقی نمی کند که تجمّل چیست؛که قیمت تویوتا لندکروز چند است؛بنز آخرین مدل، چند ایربگ دارد...
مهم نیستنیاوران کجاست؛شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه
 
 
ادامه مطلب
شاید باورتون نشه، ولی من مطمئنم که آه جانسوز من بوده که دامان فردوسی پور رو گرفته!
همون دوشنبه شبایی که از خستگی چشمام میسوخت، پتو رو میکشیدم روی سرم ولی از صدای فردوسی پور که تو خونه میپیچید خوابم نمیبرد و در حالی که دندان به دندان کین میخاییدم، باغضب  میگفتم ساکت شی الهی عادل!
وی سرانجام برای همیشه ساکت شد!
آداب نشستن بر سر میز غذانشستن سر میز یا سفره در مهمانی ها آداب و اصولی دارد که هم میزبان و هم مهمان باید رعایت کنند.حال در برگزاری مهمانی های رسمی و تشریفاتی این قوانین کمی سفت و
سخت تر است.این آداب تقریبا در تمام دنیا مرسوم است و اگر شما به یک مهمانی رسمی در جایی دعوت شدید و یا به یک رستوران در هر کشوری رفتید بهتر است آنها را رعایت
کنید.ما در این مطلب این قوانین را بطور خلاصه بیان کرده ایم.
 
ادامه مطلب
ﻳﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺳﻔﻴﺪﻮﺳﺖ ﻨﺠﺎﻩ ﻭ دو ساله، ﺗﻮﻯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺮﻭﺍﺯﻫﺎﻯ ﺷﻠﻮﻍ ﻫﻮﺍﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻟﻴﺶ، ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ‌ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ ﻛﺮﺩ.
ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﻮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﺮﺍﺏ می شد!!
ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﺭﺍً ﺧﺪﻣﻪ ﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ زد ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺟﺪﻳﺪ کرد.


ادامه مطلب
از تیتری که انتخاب کردم ناراضی ام. من توی خونواده ای بزرگ شدم که توی زمان به دنیا اومدن من رفت و آمدی نداشتن، چون بستگانی توی اون شهر نداشتن، و خیلی چون های دیگه. توی خونه مون همه ساکت بودیم. ساکت بودن یه مزیت محسوب میشد. به دلایل مختلف.  سفر نمیرفتیم. به دلایل مختلف. حالا من، همون دختری که از ۱۰ سالگی توی اون خونه ساکت تر از ساکت که همه بچه هاش رفته بودن و فقط من مونده بودم و یه برادر آروم تر از خودم، همون دختری که سال ها توی خوابگاه به غربت و تنه
کیوان ساکت در سال 1340 در شهر مشهد چشم به جهان گشود. والدین او نه تنها تحصیلات عالی داشتند، بلکه به هنر نیز بسیار علاقه‌مند بودند. مادر او که مدیر یکی از دبیرستان‌های مشهد بود، در جوانی آکاردئون می‌نواخت و به نقاشی نیز علاقه مند بود و همین علاقه باعث شد تا کیوان خردسال را برای آموزش طراحی و نقاشی رنگ روغن، نزد اساتید مطرح آن زمان، همچون استاد صادق پور و استاد پیراسته بفرستد. پدر او نیز به ادبیات ایران بسیار مسلط و جد پدری او نیز شاعر بود. نام خ
بسیاری از مشکلات ستون فقرات ما ریشه در نوع نشستن ما دارند. صحیح نشستن آنقدر هم سخت نیست که نشود رعایتش کرد. برای این کار کافیست؛ صاف و قائم بنشینید، کمر راست و شانه ها به عقب، بـاسـن شـما بـاید با پشت صندلی در تماس باشد، سـه قـوس طبـیـعی بـدن بـایـد حـین نـشسـتن حـفـظ شوند، وزن بدن را به طـور مسـاوی روی دو سوی باسن خود تـوزیع کنـیـد.
زانوها باید هم سطح باسن و یا بـالاتـر از آن قرار گیرد، پاها نباید روی یکدیگر قرار گیرند، سعی کنید در یک وضعیت ب
بیشتر از اینکه بخاطر خوابی که دیده باشم ناراحت یا ازش بترسم، از اون فکر و حس و حال ناخوش سرکوب شده ای که به این صورت خودش رو تو خوابم نشون داده ناراحتم و میترسم و حالم رو بد میکنه.
کاش یه حضرت یوسف بود خواب میدیدم زنگ میزدیم بهش ، براش تعریف میکردیم و خوابمون رو تعبیر میکرد، تعبیرِ راهکار محور. میگفت چرا این خواب رو دیدی و حالا فلان کار رو بکن که این مشکلت ، این فکر درست یا اشتباهت، این ترسِ ناهشیار یا هشیارت حل بشه. بره ..
+ دعا میخوام. زیاد و بی و
فعالیت هایی که باید انجام دهید
از تغییر آنی حالت نشستن به ایستادن بپرهیزید
هنگام خروج از رختخواب مراقب باشید – به آرامی به حالت نشستن و سپس به ایستاده تغییر حالت دهید.
قسمت سر تخت خود را حدود 15 سانتی متر با آجر یا کتاب های سنگین بالا ببرید
غذای کم و مکرر در وعده های زیاد بخورید – ممکن است خوابیدن یا نشستن بعد از خوردن غذا نیز کمک کند
نوشیدن آب را افزایش دهید
فعالیت هایی که نباید انجام دهید
برای مدت طولانی نشسته یا ایستاده نباشید
به طور ناگها
اوّل زبانست که باید ساکت شود. کلمات خودشان را در سکوت طوری دیگری به انسان می نمایند. و مفاهیم از کالبد کلمه خارج می شوند. سپس ذهن است که ساکت می شود. تا تصاویر در جای خودشان بایستند و جریان سیّال و جوشان ذهن خاموش شود. به قول زنون،‌ ذهن ما از سکونات متعاقب مفهوم حرکت را انتزاع می کند. باید سال ها در این سکون ذهن ماند، تا قلب انسان ساکت شود. که احساس، مسیر خودش را پیدا کند. و برسد به آن وحدتی که ابن عربی می گوید. اینجاست که عشق می جوشد. که رنگی است ا
دانلود آهنگ جدید حجت اشرف زاده به نام همین عکس ساکت تو با خاطراتت واسه من عزیزه با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang hamin akse saket to ba khateratet vase man azize az Hojat Ashrafzadeh
دانلود آهنگ همین عکس ساکت تو با خاطراتت واسه من عزیزه حجت اشرف زاده
نه با تو رسیدم نه بی تو بریدم منی که آس و فاصله دارم ...♪
تو دنیای سردم گلایه نکردم منی که خودم از خودم گله دارم ...♪
تو این حالو روزم ببین که هنوزم یه فنجون خالی واست روی میزه ...♪
همین عکس ساکت تو با
شیشه ماشینو داد پایین
گفت ببین هوارو! ببین چه بارونی میاد! اینا به خاطر حضور توعه ها!
دلبر میبینی قطره هارو؟ مثل خنده های تو که گوشه لبت جا خوش میکنن نشستن رو شیشه بخار گرفته! 
خوب نگاه کن! حس میکنی چقدر حالم خوبه؟
خندیدم !گفت هنوزم بارون که میاد ساکت میشی و زبونت بند میاد!!
با تمام وجود هوای بارونیو کشید تو ریه هاش و ادامه داد :
من از این همه خوش بختی که کنار تو دارم حالم اینقدر خوبه وگرنه این قطره ها و بارون که بهانس... 
 
+ گفت هارو من گفتم! و دلبر
ولی من از هیچ‌کاری نکردن لذت می‌برم. از نشستن و نگاه کردن. نگاه کردن و فکر کردن. نگاه کردن و کتاب خوندن. از دیدن لذت می‌برم. از نشستن پشت پنجره‌ها و دیدن هرچی که از پشتشون میشه دید، هرچیزی که طبیعت و شهر نشونم میدن. وقتی توی اتوبوس میشینم و پنجره‌ها رو باز می‌کنم، کتاب روی پام میذارم و هر از گاه از بین خطوط سرم رو میگردونم تا تصاویر گذرا از کنارم رو نگاه کنم. خیلی وقت‌ها آرامش رو اینطوری پیدا‌ می‌کنم و تمام مدت لبخند می‌زنم. 
 
دلم برای حال و هوای محرم و ماه رمضان تنگ شده.
 
شاید بگین وات ده فاک،
من ادم مذهبی ای نیستم، ولی دلم برای ماه محرم و رمضان و مسجد رفتن و یا حتی کنار خیابون راه رفتن و حرف زدن با دوست و اشناها تنگ شده.
 
:( حال و هوای ایران رو هم میخوام مسجد اینجا برم چیکار؟ برای دوپس دوپس و حس و حالش میرم.
 
بچه که بودیم بعد مدرسه با خانواده یا همسایه ها یا گاهی اگه فامیلی نزدیک خانه ما زندگی میکرد میرفتیم مسجد و کلی حرف میزدیم.
 
و اون اخونده که سخنرانی میکرد همه ش
صندلی اداری یکتادکور
صندلی اداری یکی از اصلی ترین  زیر گروه های های مبلمان اداری میباشد .به هر میزان که صندلی مورد استفاده پرسنل شما در دفترکار یا شرکت  راحت و یا بعبارتی دیگر ارگونومیک باشند، اما نحوه استفاده صحیح از آن را ندانید،عواقب وحشتناکی  ممکن است برای جسم شما و بخصوص در ناحیه کمر شما بدنبال داشته باشد .بشر سالیان سال با سعی و خطا توانست تا تشخیص دهد چه چیزی برای نشستن او مناسب‌تر است. بعد از آن نیز سال‌ها با مطالعه و همچنین آزمای
صندلی اداری یکتادکور
صندلی اداری یکی از اصلی ترین  زیر گروه های های مبلمان اداری میباشد .به هر میزان که صندلی مورد استفاده پرسنل شما در دفترکار یا شرکت  راحت و یا بعبارتی دیگر ارگونومیک باشند، اما نحوه استفاده صحیح از آن را ندانید،عواقب وحشتناکی  ممکن است برای جسم شما و بخصوص در ناحیه کمر شما بدنبال داشته باشد .بشر سالیان سال با سعی و خطا توانست تا تشخیص دهد چه چیزی برای نشستن او مناسب‌تر است. بعد از آن نیز سال‌ها با مطالعه و همچنین آزمای
عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ‏: «مَا رَأَیْتُ‏ أَحَداً مِنَ‏ النَّاسِ‏ [کَانَ‏] أَشْبَهَ‏ بِالنَّبِیِ [بِرَسُولِ اللّه] صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَیْهِ‏ [وَ آلِهِ‏] وَ سَلَّمَ‏ ‏ کَلَاماً وَ لَا حَدِیثاً وَ لَا جِلْسةً مِنْ‏ فَاطِمَةَ…»
ترجمه:
از عایشه چنین نقل شده است: هیچ کس از مردم را ندیدم که در گفتار و حدیث نمودن و نشستن، از فاطمه [علیهاالسلام] به پیامبر- صلّی اللّٰه علیه [و آله] و سلّم- شبیه‌تر باشد.
ادامه مطلب
این کلیپ صوتی رو شنیدید که یه خانم جلسه ای داد و هوار میکنه که عیب از خودته، به خاطر همین اخلاقت ه که ...
این سیستم محاکمه و رای صادر کردن خیلی بده.
مخصوصا وقتی خودت شنونده این حرف ها باشی.
دلت شکسته از اتفاقات و بدبیاری ها، بعد یکی بیاد بگه عیب از خودشه
حس میکنی خروارها خاک روی سرت سرازیر شده.
یکی از دوستان داشت فایل های جذابیت درونی رو گوش میداد، میگفت بخشی از بدبیاری ها ماحصل حس درونی تو و عدم امنیتی ه که در ناخوداگاه ت به خاطر اتفاقات بد گذشت
دلم می‌خواست یکی بهم توجه کنه، بعد دو سال دیگه نه تنها روحم بلکه جسمم نیازشو داد می‌زد.این یه هفته خی‌لی گریه کردم و استرس کشیدم چون درد توی بدنم می‌چرخید هرجا گیرش می‌آوردم از زیر دستم فرار می‌کرد و در می‌رفت..گیرش نمی‌آوردم و این حالمو بد می‌کرد..کلیه‌م درد می‌کرد و تا آزمایش کلیه می‌دادم دردم فرار می‌کرد و می‌رفت توی پاهام انقدر که دیگه نمی‌تونستم درست راه برم تا پاهام خوب می‌شد درد می‌اومد بالا و می‌رسید به چشمام.
خسته شده بودم
سلام
ساکت نگه داشتن دانش آموزان برای تدریس یک بحث ، از مشکل ترین کارهایی هستش که معلمان هر روز باید انجام بدن !
تصورش رو بکنید که بعد از اجرایی کردن هزار ترفند ! بچه ها ساکت و آرام در حال گوش دادن به صحبت های شما هستند ، ناگهان یکی از بچه ها میگه آقا اجازه ... فلانی داره اذیت می کنه یا ... !!! هیچی دیگه ، معلم بهتره که دوباره از اول شروع به تدریس بکنه  !
ادامه مطلب
صندلی اداری یکتادکور
صندلی اداری یکی از اصلی ترین  زیر گروه های های مبلمان اداری میباشد .به هر میزان که صندلی مورد استفاده پرسنل شما در دفترکار یا شرکت  راحت و یا بعبارتی دیگر ارگونومیک باشند، اما نحوه استفاده صحیح از آن را ندانید،عواقب وحشتناکی  ممکن است برای جسم شما و بخصوص در ناحیه کمر شما بدنبال داشته باشد .بشر سالیان سال با سعی و خطا توانست تا تشخیص دهد چه چیزی برای نشستن او مناسب‌تر است. بعد از آن نیز سال‌ها با مطالعه و همچنین آزمایش
صندلی اداری یکتادکور
صندلی اداری یکی از اصلی ترین  زیر گروه های های مبلمان اداری میباشد .به هر میزان که صندلی مورد استفاده پرسنل شما در دفترکار یا شرکت  راحت و یا بعبارتی دیگر ارگونومیک باشند، اما نحوه استفاده صحیح از آن را ندانید،عواقب وحشتناکی  ممکن است برای جسم شما و بخصوص در ناحیه کمر شما بدنبال داشته باشد .بشر سالیان سال با سعی و خطا توانست تا تشخیص دهد چه چیزی برای نشستن او مناسب‌تر است. بعد از آن نیز سال‌ها با مطالعه و همچنین آزمایش
 
روزی دو مرد جوان نزد استادی امدند واز او پرسیدند: فاصله  بین دچار
  مشکل شدن تا راه حل یافتن برای حل مشکل چقدر است؟استاد اندکی تامل کرد وگفت: فاصله مشکل یک فرد وراه نجات او از آن مشکل برای  هر شخصی به اندازه فاصله زانوی او تا زمین است.  آن دو مرد جوان گیج وآشفته رفتند وبیرون مدرسه به بحث وجدل پرداختند.اولی گفت:منظور استاد معرفت این بوده است که باید به جای روی زمین نشستن از جابرخاست وشخصا برای مشکل راه حلی پیداکرد.با یک جا نشستن وزانوی غم بغ
بیشترین نیاز و کامل‌ترین درمان گاهی اوقات تنها در گوش کردن و پای درد دل همسرمان نشستن است.ما نباید اینگونه فکر کنیم که همیشه قرار است نظر بدهیم و همیشه قرار است با جواب‌های منطقی و به حقّمان اختلافات را حل و صدای مخالف همسرمان را ساکت کنیم.پای درد دل همسرمان نشستن و گوش دادن و مدارا کردن و چیزی نگفتن حتّی اگر حرف ناحقّ و غیرمنطقی می‌زند، بدون اینکه بخواهیم جواب بدهیم و یا نظری داشته باشیم در بیشتر موراد به خودی خود کلید خروج از مشکلات و درم
کارمندان ادارت بیشتر زمانشان را در حالت نشسته روی صندلی اداری
و معمولا در جلوی کامپیوتر صرف می کنند تا کارهایشان را انجام دهند.
اما نشستن روی صندلی اداری در بلند مدت می تواند منجر به ایجاد عوارضی برای بدن شود.
مثلا می تواند منجر به نقص در گردش خون بدن، ضعیف شدن و درد عضلات، سندروم تونل کارپ (مجرای مچ دستی) و عوارض مختلف دیگری شود.
اما از آنجا که اکثر کارهای دفتری امروزی به این شکل انجام می شوند
نشستن روی صندلی های اداری برای مدت زمان طولانی اج
نکات و هشدارها
    وقتی صندلی اداری را تنظیم کردید به کسی که قرار است آن را استفاده کند
    نحوه تنظیم صندلی را آموزش داده و اصول موقعیت صندلی ارگونومیک را به وی توضیح دهید.
    به این ترتیب همه کارمندان خودشان می توانند موقعیت صندلیشان را تنظیم کنند و نیازی نیست که شما وقتتان را صرف این کار کنید.
وضعیت نشستن و پشتیبانی نامناسب از بدن حین نشستن می تواند منجر به درد کمر و اختلال در گردش خون شود.
اطمینان حاصل کنید که صندلی اداری شما طوری است ک
حرف خاصی نیست برای زدن صرفا، اینجایم چون ک اینحایم. عادت به نشستن روی این صندلی و شنیدن صدای تق تق این دکمه ها، بی هیچ فکر قبلی و هیچ طرحی. فقط، خود را رها کردن و بیرون ریختن کلمات و آخر سر ک می خوانمشان می بینم ک تنها سمت تو را دارند. جالب است نه؟ فکر نمی کنم، نه دگر بعد این همه سال. نه دگر بعد آنکه گفتی وقتش است تمام شود این بلاگ و من هم. و شدم. وقتی وقت نبودنت شده باشد. وقتی وقتِ سکوتت باشد، تنها چشم شدن و توی تاریکی ها نشستن. همانطور ک تو بودی. تنه
عصر امروزتوی ماشینسر یه بحث الکی یه دعوای حسابی داشتیم
گریم گرفته بود و روی اشکام کنترلی نداشتم دلم میخواست گوشامو بگیرم و هیچی نشنوم هیچ کدوم از حرفاشو 
به جفتشون میگفتم ساکت شید حرف نزنید 
نمیخواستم صدای دعوا و بحث بشنوم
توی ماشین توی اون شلوغی توی اتوبان میترسیدم 
وقتی ساکت شدن محکم روی چشمام میکشیدم تا گریم بند بیاد  برام مهم نبود بیرون کسی ممکنه منو ببینه اشکامو ببینه چشمای سرخمو بیینه دیگه هیچ صدایی غیر از خرخر رادیو نمیومدو ماشین
آسمونم دلش غصه داره...
حق داره هر چی امشب بباره...!
....
امشب با داداش کوچیکه که ۶ سال ازم بزرگتره!!!...بحثم شد!
بحث سیاسی ...و باورم نمیشه که داشتم بلند بلند داد میزدم که مغلطه نکن برادر من...!!!!!
و کی باورش میشه فاطمه ساکت و صبور که سرش یا تو رمانه یا تو گوشی ...اینطوری صداشو بندازه رو سرش و بعد خودش با پررویی بگه :کسی که تو بحث و استدلالاش ،منطق کم میاره ،تن صداش رو بیشتر میکنه...!!!
و بابا همینطوری نگام میکرد
شاید به نظر بحث خوبی میومد...ولی من بار اول و آخر
مشکل هارد یکی از مشکلت رایج گوشی های جدید می باشد و گوشی های زیادی از ناحیه ی هارد یا EMMC به مشکل میخورند. آموزش تعویض و پروگرم هارد یکی از دوره های تخصصی است که در آموزش تعمیرات موبایل  به طور کامل و اصولی به کارورزان آموزش داده می شود.

ادامه مطلب
از 8:40 تا 9:17 یه نفس حرف زد پشت تلفن. تمام این مدت مثل آقای همساده، با خنده و کرکر از چالشهای سال اولش میگفت... می گفت از اکیپ 6 نفره شون، از خرید رفتناشون، از آشپزیهاشون، از شاخ شدن واسه پسرهاشون.
اندر دل من با گفتن هر فالت سال اولی بودنش، موجی از خاطرات غم و خامی  توام با شیرینی رسوب میکرد و مثل مادربزرگها لبخند میزدم.
من تمام این مدت فقط شنونده بودم و گوینده ای که به زور هیجان میداد به کلمه ی "خب؟ "
هاریسون عفونی جلوی چشمم و نثر دشوارش، ریاضی عموم
شروع یک روز در محل کار با نشستن بر روی یک صندلی اداری مناسب ایده آل خواهد بود به ویژه اگر شما یک فرد سنگین وزن باشید.
در حقیقت محل و نحوه نشستن شما به همان اندازه ای مهم است که باید از سالم بودن تغذیه خود اطمینان حاصل کنید. اگر شما اضافه وزن دارید یا اندامتان بزرگ تر از یک فرد معمولی است صندلی و میز اداری که استفاده می کنید باید مناسب شما باشد و از صندلی هایی استفاده کنید که مناسب افراد سنگین وزن هستند و به شما کمک می کنند تا حالت و وضعیت نشستن
روایت شده که روزى حضرت امیر علیه السّلام بر فراز منبر مسجد کوفه پس از
حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم! گناهان سه قسمند، سپس ساکت شد، شخصى
پرسید: یا على علیه السّلام فرمودى گناهان سه قسمند و ساکت شدى؟
فرمود:آرى
مى‏خواستم آن را توضیح دهم ولى چیزى به ذهنم رسید، که فاصله بین کلام شد،
آرى گناه سه قسم است: گناهى که آمرزیده مى‏گردد و گناهى که آمرزیده
نمى‏گردد، و گناهى که هم صاحبش بیم دارد و هم امید، عرض شد برایمان آن را
روشن کن؟
فرمود: آرى گناهى که
سلام دوستان وقت تون بخیر
من یه دختر 24 ساله هستم، به تازگی به طور موقت در یک دبستان پسرانه سه روز در هفته روزی یک ساعت تدریس رباتیک دارم. دو تا کلاس چهارم و یه کلاس دوم. مشکل من اینه من اصلا نمیتونم این پسر بچه ها را ساکت و یا کنترل کنم.
همه ش دارن حرف میزنن و یا بدتر دارن همدیگه رو کتک میزنن و فحش میدن. من این کار رو به سختی بدست آوردم و نمیخوام از دستش بدم. از طرفی هم اصلا نمیتونم کلاس هام رو کنترل کنم. فقط وقتی براشون فیلم میذارم ساکت میشن، بعدش د
درای ساکت چیست؟
بعد از کشیدن دندان، در صورت عدم مراقبت، گاهی حفره دردناک و خشکی ایجاد میشود. به این حفره خشک درای ساکت میگویند. در حالت عادی در بخش حفره، لخته خونی تشکیل میشود که علاوه بر محافظت از استخوان موجب التیام زخم هم میشود. ولی در عارضه درای ساکت لخته خونی جابه جا شده و استخوان و اعصاب در معرض محیط دهان قرار میگیرند.
 
عوامل ایجاد درای ساکت (حفره خشک)
سیگار کشیدن در همان روزی که دندان کشیده شده
قرقره کردن آب نمک در همان روزی که دندان کش
سلام
در انتهای متن درس اول فارسی پنجم ، نوشته ای از خانم نانسی سویتلند با ترجمه آقای حسین سیدی نقل شده که در اون نویسنده اومده آفریده های ساکت خدا رو معرفی کرده .
به نظر بنده این متن با اون چیزی که در قرآن اومده در تضاد هستش . در سوره مبارکه اسرا آیه 44 می خونیم :
تُسَبِّحُ
لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الأَرْضُ وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِّن
شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ
تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غ
باور عمومی بر این است که هنگام نشستن روی صندلی باید کمر را کاملاً راست نگه داشت، اما مطالعات اخیر نشان می دهند که این باور کاملاً اشتباه است. برای مدت طولانی این باور عمومی وجود داشت که اگر شخصی کمر خود را در حالت نشسته خم کند، میزان فشاری که به ستون فقرات وارد می شود به این بخش از بدن او آسیب خواهد رساند.
اما فیزیوتراپیست های بیمارستان نورث تیز با انجام مطالعات گسترده به این نتیجه رسیدند نشستن در حالتی که پشت کمی خم باشد برای کسانی که در پایی
اعتقاد اهل سنت عمری به نشستن رسول خدا بر روی عرش در کنار خدا
عبد القادر گیلانی از علمای بزرگ اهل سنت عمری در باره عقیده مذهب خود نسبت به نشستن و جلوس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و دیگر انبیاء (علیهم السلام) بر روی عرش در کنار پروردگار، سخنی را می‌گوید که تعجب همه محققان را برانگیخته است!
عبد القادر گیلانی می‌نویسد:
وأهل السنة یعتقدون أن الله یجلس رسوله ونبیه المختار على سائر رسله وأنبیائه معه على العرش یوم القیامة.
اهل سنت اعتقاد دارند که
واقعا نمی‌دونم برای چی باید بجنگم(!) و برای چی نه... نمی‌دونم چی ارزشش رو داره...
حالا جنگ نگم بهتره شاید... تلاش. بعد این جوریه که نگاه می‌کنی واسه یه چیزایی باید تلاش کنی که آلردی یه عالمه آدم دارنش بدون هیچ تلاشی. نمی‌دونم... ناعادلانه؟... حالا خیلی کاری ندارم به عادلانه بودن یا نبودنش ولی ناامید می‌کنه آدم رو... و خب این جوریه که مثلا از دید اونا بیای نگاه کنی مشکلت رو بدیهی و مسخره‌ست و حس خوبی نمی‌ده این...
نمی‌دونم این تلاشه مرز داره یا نه؟
اصل اصل زندگی دقیقا چیه و کجاست? هنوز هیچی از ۲۱ سالگیم نفهمیدم که به زودی وارد ۲۲ میشم...  جوونی کردن یعنی چی? چرا احساس خوشبختی نمیکنم? 
خودم از گوشه امنم می کشم بیرون اما باز هم نمیشه,امروز رفتم که کمی قدم بزنم ,اما آروم نبودم ,میترسیدم ,تپش قلبم بالا رفته بود و احساس امنیت نمیکردم ,هر مردی که از کنارم رد میشد نگران میشدم نکنه دزد باشه ,نکنه متجاوز باشه... .تنهایی پیاده روی توی تاریکی عذاب آوره.
اما ادامه میدم ,این هفته میانترم دارم و قراره من به
سلام دوست خوبم!
امیدوارم که حالت خوب باشه.
نمیدونم میدونستی یا نه که کامنتایی که واسه کسی میفرستی اگه یه دایره خاکستری کنارش بیفته،یعنی خونده شده.
و من دوتا کامنت واست گذاشتم.
یکی احوالتو پرسیدم و یکی دیگه سال نورو بهت تبریک گفتم!
من جدا بدم میاد کسی بخونه حرفامو ولی جواب نده
بیا رک و پوست کنده بهم بگو مشکلت چیه؟و چرا از دست من دلخوری؟
 
+اگه باهام راحت نیستیو دوست نداری کامنتای منو ببینی بهم بگو تا فطع دنبال کردنو بزنم،اصلا خجالت نکش:)
فصل 4
هیچ کس به پیشنهادی ری محل نگذاشت. همه ساکت شدند. حتی پتی هم پارس نمی کرد. یعنی کارن واقعا گفته بود که تو خونه ما زندگی می کرده؟ دلم می خواست این را ازش بپرسم، ولی او دوباره برگشته بود تو حلقه بچه ها. حلقه. وقتی متوجه شدم آنها دور من و جاش حلقه زده اند، دهنم باز ماند. ترس برم داشت. خیال می کردم؟ یا واقعا داشت اتفاقی می افتاد؟ یکمرتبه قیافه هایشان به نظرم تغییر کرد. لبخند می زدند، ولی صورت هایشان خشک و کشیده و گوش به زنگ بود؛ انگار انتظار دردسر
ناموسا مشکلت چیه ؟ بیا باهم حلش کنیم
دیس لایک میکنی؟
پست من جاتو تنگ کرده؟
بازدید های سایت تورو گرفته؟
با پسرا مشکل داری؟
به نظرم خودتو به روانشناس معرفی کن
نه وضعت وخیمه ....برو تیمارستان دادا
اگر هم ناراحت شدی بهت توهین کردم...
فقط همون کاری رو کردم که تو کردی...
هرکسی نظری داره مخالف و چه موافق
من باید دیس تورو قبول کنم اما واقعا یه سوال
چرا اومدی که دیس کنی؟
چرا دنبال میکنی تا دیس کنی؟
فیوریت های تو برا خدت فیوریت های من برا خودم
پس جمع کن بساط
بسته شد بازهم کمر از ما
تا بگیریم یقه از آمریکا
دامب دامب ترامپ شر شده است
ضرب شصتی نخورده تا حالا
نیستیم اهل جنگ و خونریزی
دور باشد خدا کند از ما
وقت تحمیل آن دگر ساکت
ننشینیم مثل پشمک ها
دودمان خراب آل سعود
میرود جمعشان به روی هوا
جنگ جنگ است و عزت و شرف است
یک کتاب است بحث این معنا.
احمد_یزدانی
خوابم گرفته بود رفتم حموم. دیروز بهم گفته بود سر دوش حمومو درارم بهش بدم درستش کنه. بعد داد وصل کنم. بعد حموم ازم پرسید درست شده بود سر دوش من نمیفهمیدم چی میگه گفتم چی؟؟ گفت سر دوش درست شده بود رفتم حموم من باز نشنیدم گفتم نمیفهمم. دیگه نگفت به مها گفتم چی گفت گفت میگه دوش درست شده بود. گفتم اره بد نبود. ولی دیگه هیچی نگفت. کلا همینجوری وقتی نمیفهمم چی میگه دیگه نمیگه :((( این موضوع ناراحتم میکنه. تقصیر من چیه؟ از حموم اومده بودم اتیو اوتیو نذاشته
پسر لاکپشتی رو یادتونه ؟ 
دیروز مجبور شدن بالاخره پاش رو قطع کنن...
هممون ناراحت شدیم از قطع شدن پاش... 
بعد این همه تلاش و ...
حیف شد...
هوشیاریش خیلی پایینه...
شبیه زندگی نباتی شده که فقط گاهی چشمهاش رو باز میکنه... 
ولی من حس میکنم درکش بیشتر از این هاست... 
امروز داشتم میرفتم داخل ، دم در ، خواهرش گفت بهش بگو من اومدم بیرونم...
رفتم بالا سرش ، گفتم چطوری علی لاکپشتی ؟ (جالبه که بدونین فامیلیش هم اسم یه حیوونه ) 
چشمهاش باز بود...
دست کشیدم روی سرش گفتم
داشتم به بچه‌ها می‌گفتم من توی محیط جدید که قرار می‌گیرم اصولاً حرف نمی‌زنم، ارتباط نمی‌گیرم و سخت وارد اینتراکشن میشم. تصورم از خودم همیشه این بوده که از اون بچه‌هایی هستم که سخت دوست پیدا می‌کنن. باید با یکی شش ماه توی یک میز بشینن تا رفیق بشن. ولی گویا تجربه، چیز دیگه‌ای رو نشون میده.دارم بیشتر حرف می‌زنم. بیشتر با آدم‌ها وارد تعامل میشم. بیشتر ارتباط می‌گیرم و به شکل ویژه‌ای بیشتر دوست پیدا می‌کنم. نمی‌دونم این روند کی شروع شده و
گفتی: فقط با من بگو درد دلت راگفتی: بیا تا حل نمایم مشکلت راگفتی: گنهکاری؟ بیا در خانه ی منتا شستشو سازم خودم آب و گلت راگفتی: بیا ای غافل از روز قیامتبیدار می سازم وجود غافلت راگفتی: به هرکس دل سپردی، خوار گشتیدیگر بده دست اباصالح، دلت راگفتی: نمی خواهم بدون حب زهرایک لحظه حتی روزه ی بی حاصلت راگفتی: که بخشیدم به حیدر عزتم رااز او گدایی کن شرف را، منزلت راگفتی: بیا و آمدم، شرمنده هستم...آلوده آخر دیدی عبد جاهلت راچیزی ندارم غیر آهی در بساطمبا آ
صبح زود با آفتاب درخشانشجادو‌ی کویری و خاکستری و خلوتاتوبوس ساکت که همه مسافرانش خواب بودندصدای لئونارد کوهنهمه چیز می توانست وب باشد اماموجود کریهه با نگاهی شیطانی که تا عمق وجود را به اتش می کشاند و هرم جهنمی اش حال آدم را بد می‌کرد.برخورد وحشتناکی که در برابرش مرگ را باید طلب کنی
فریاد و بغضی که خفه شد 
و پانیک اتک وحشناک و تنهایی
لعنت...
https://www.instagram.com/cnhamid.ir
www.CnHamid.ir
چرا وقتی ماشین ات  جوش می آورد ، حرکت نمی کنی ؟
کنار زده و می ایستی ؟
چون ممکن است آتش بگیرد و به خودت و دیگران صدمه بزند!
خودت هم همینطوری...وقتی جوش می آوری ، عصبی و عصبانی می شوی. در این حال تخته گاز نرو !بزن کنار ، ساکت باش ، و هیچ نگو...!
وگرنه هم به خودت آسیب میزنی هم به اطرافیان...
https://www.instagram.com/cnhamid.ir
www.CnHamid.ir
 
داستان کار خوبه خدا درست کنه
داستان کار خوبه خدا درست کنه , دو گدا بودند یک بسیار چاپلوس و دیگری آرام و ساکت .
گدای چاپلوس وقتی شاه محمود و یا وزیرنش را می دید بسیار چاپلوسی می کرد و از سلطان محمود تعریف می کرد و هدیه میگرفت ولی اون یکی ساکت بود .
اون گدای چاپلوس روزی به گدای ساکت گفت چرا تو هم وقتی شاه رو می بینی چیزی نمیگی تا به تو هم پولی داده بشه.
گدای ساکت گفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟
برای سلطان محمود این سوال پیش اومده بود،
 
 
 
 
خواب بیا لطفا.. 
شهر این موقع شب تو سکوت قشنگی بود
چقدر همیشه گشت زدن نصف شب رو دوس داشتم
با همه ی نامیزون بودنم سعی کردم کنار بچه ها بهمون خوش بگذره.. 
سعی می کنم فرار کنم از همه چیز..من آدم جنگ نیستم مخصوصا حالا وبا این توان واین جسم ناتوان.. 
ساکت کردن گریه بچه و رفع بی خوابی ( بسیار مجرب )
 
اگر طفل شما دچار گریه شدید و مستمر شد و یا از بی خوابی رنج می برید با انجام این دستور بسیار مجرب ٬ براحتی می توانید این مشکلات را حل کنید 
بر روی یک کاغذ سفید بی خط اینها را نوشته و زیر سر طفل یا شخص بگذارید که بسرعت ساکت شده و به خواب می رود 
 
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم  شش مرتبه 
بسم الله الرحمن الرحیم  سه مرتبه
آیة الکرسی یک مرتبه 
سوره حمد چهار مرتبه 
سوره اخلاص یک مرتبه 
لا اله الا الله مح
هنگامی که شما می‌خواهید شریک اقتصادی خود را به انتخاب کردن بپردازید .
اهمیت آشنایی کامل آن بیشتر از هنگامی می باشد .
    با فردی می خواهید به سینما رفتن بپردازید یا هنگامی که با فردی می خواهید هم خانه بشوید.    ارزش آشنایی بیشتر از هنگامی می باشد که می خواهید با او به چند روزی به مسافرت رفتن بپردازید .    در ازدواج با یک نفر در بالاترین سطح شریک قرار خواهید گرفت که هر ارتباطی که بخواهد صورت بگیرد .
احتیاج به آشنایی دارا می‌باشد و دو شخص هم جنس
سی و دوتا پسر ده یازده ساله در یک کلاس جمع شدند. اوایل جمع و جور کردنشان را بلد نبودم. حالا قلقشان دستم آمده. حالا یاد گرفتم چطور موقع درس توجهشان را جلب کنم. چطور آرامشان کنم. چطور سرگرمشان کنم. چطور خوشحالشان کنم. ولی خب... گاهی هم به هیچ صراطی مستقیم نیستند. امروز از آن روزها بود. انگار انرژی مضاعفی از ناکجا به جانشان تزریق شده بود. حرف می‌زدند، دعوا می‌کردند و با مشت و لگد به جان هم می‌افتادند و شکایت‌ها و زخم‌ها و کبودی‌هایش را پیش من می‌
باران می‌بارد. همه چیز زرد و سیاه است. آرزو می‌کنم یک قطره باران باشم. ببارم. بوزم. بیایم پایین. رو تن خشک خیس یک برگ. با او حرف بزنم. حرف بزنم و بشنوم که قطره‌ی زیبایی هستم. تو راهرو دختری می‌بینم که موهاش آبی‌ست. دوست دارم با تو حرف بزنم. به او می‌گویم موهاش زیباست. می‌گردم دنبال اسم آن فیلم که دختر موهاش را آبی کرده که به برگ بگویم آن را ببیند. سُر می‌خورم. برگ رفته است. دنبال او می‌گردم. گم شده است. رفته‌ام. پله‌ها را. سراشیب را. رو به پایین.
سیزا (Seiza :正座/正坐)

اصطلاحی ژاپنی است که برای یکی از روش‌های سنتی نشستن در ژاپن استفاده می‌شود.در اکثر هنر های رزمی و کاراته برای نشستن به سبک سیزا باید ابتدا روی زمین زانو زد.آنگاه طوری که  ران ها روی ساق و باسن  روی پاشنه ها باشند نشست . انگشتان شست پا در سطح زمین به هم متصل و یک شکل  وی لاتین (V) را با قوزک پا تشکیل میدهند.زانو ها حدودا به اندازه دو مشت نسبت به هم فاصله دارند . در این حالت کمر کاملا صاف است و دست ها در انتهای ران روی ران قرار د
تنها به دنبال توام؛ در انتهاهای ناکجا. کاج، فریاد ساکت زمین، آسمان را نشانه گرفته؛ آسمان بیدادگر را. و مدتهاست که دیگر دلبستهٔ آبی آسمان نیست. آب هنوز ساکت است اما باد هیاهویی بی سر و ته به‌پا کرده است: هیاهویی به رنگِ بی‌رنگیِ خود. اینجا ناکجاست و آب هنوز آبی است. اینجا سپیداری احساس سستی می‌کند. و شقایقی را آشنایم که در هر غروب، زیر باریکه‌های گرم شفق، همواره داغ خود را می‌فراموشد و تا فلقِ فردا- چه‌قدر بچگانه - خود را می‌فریبد.
ای نشان د
بواسیر یا هموروئید در نتیجه نشستن های طولانی مدت و زور زدن هنگام اجابت مزاج و یبوست ایجاد می شود.
 
 اگر شغل شما به گونه ای است که چند ساعت در روز می نشینید و در طول روز تحرک کافی ندارید در معرض ابتلا به این عارضه می باشید و خواندن این مقاله به شما توصیه می شود.با ورود به دنیای جدید و گذر از دوره سنتی به صنعتی، سبک و شیوه زندگی ما نیز تغییر کرده است. دیگر برای انجام بسیاری از کارها نیازی به رفت و آمد و تحرک داشتن نیست مثلاً در گذشته برای پرداخت قب
به گزارش «تابناک»، دکتر فتانه اکبری در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن بیان
اینکه آسیب‌های فیزیکی آموزگاری و معلمی بسته به نوع درس و رشته‌ای که معلم
تدریس می‌کند، متفاوت است، گفت: به طور معمول در شغل تدریس فرد باید مدت
زمان طولانی را در حالت نشسته یا ایستاده قرار گیرد که مهم‌ترین توصیه ما
به معلمان این است تا هرچند دقیقه یک بار حالت خود را عوض کنند.

وی در ادامه با تاکید بر این نکته که پوزیشن به هنگام نشستن نقش بسزایی
در کاهش آسیب‌های فیزیکی دار
سرما خوردم و حالم خوب نیست.
بی جون افتادم گوشه مبل و کانال اون ور آبی می بینم.
یه برنامه یه لیست از سریال های ترکی رو تهیه کرده که
پایان خوششون تو ذهن ها ماندگار شده.
همه می خندن،
همه به آرامش رسیدن،
همگی دور میز صبحونه یا شام نشستن و هیچ دغدغه ای ندارن.
به این فکر می کردم کاش...
پایان سریال ما هم برسه دیگه!
نه؟
 



.نوشته شده توسط:khanomx..........................................................................................................................................

چهل کاری که دخترا هرگز نمی تونند انجامش بدن!!!!
     
1- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش      
2- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری      
3- بیت وچهار ساعت رو بدون فرستادن اس ام اس زندگی کردن      
4- بلند کردن چیزی      
5- پرتاب کردن      
6- پارک کردن      
7- خواندن نقشه     
8- دزدی کردن از بانک     
9- آرام و ساکت جایی نشستن    
10- بیلیارد بازی کر
در حالی که دارم به خودم لعنت میفرستم که به عقاید دیگران احترام بذار، یواشکی حرص میخورم که چطور یه عده افسانه های دینالیزه!  [ دین +alized] رو باور میکنن؟! اسم دین که میاد انگار مهر ساکت شو روی مغز و منطق شون میخوره، حتی اگه به محدود شدن و محدودتر شدنشون ختم بشه... 
آدم های ساده را دوست دارمهمان ها که بدی هیچکس را باور ندارندهمان ها که برای همه لبخند دارندهمان ها که همیشه هستند،برای همه هستندآدم های ساده راباید مثل یک تابلوی نقاشیساعتها تماشا کردعمرشان کوتاه استبسکه هر که از راه می رسدیا ازشان سوء استفاده میکند یازمینشان میزندیا درس ساده نبودن بهشان میدهدآدم های ساده را دوست دارمبوی ناب "آدم" میدهندساده که میشویهمه چیز خوب استخودتغمتمشکلتغصه اتهوای شهرتآدم های اطرافتحتی دشمنتیک آدم ساده که باشیبر
اولین فرش ماشینی که با استقبال فراوان در کشور روبرو شد فرش ماشینی 500 شانه بود.فرش ماشینی 500 شانه در واقع بعد از فرش ماشینی 440 شانه روانه بازار شد.فرش ماشینی 500 شانه با تعداد 500 گره عرضی از ضخیم ترین فرش های ماشینی موجود است.همانطور که گفته ایم با بالا رفتن شانه و تراکم، فرش ماشینی نازک تر می شود.این فرش با داشتن نخ خاب بالا، از فرش هایی است که برای سبک زندگی سنتیخیلی مناسب است.چراکه ارتفاع بالای نخ خاب در فرش ماشینی موجب نرمتر شدن فرش شده و همین
همیشه مرز بندی کردن برامون!
جدامون کردن از هم!
از اولین روزی که پامون و گذاشتیم تو مدرسه روی تخته سیاه نوشتن خوب ها و بدها...
هرکس یکم شیطنت کرد و خندید اسمش رفت تو بدها هرکس که ساکت شد و حرف نزد رفت تو خوب ها و مورد تشویق قرار گرفت!!!
از همون اولین روز مدرسه ترجیح دادم دختر شیطون کلاس باشم خودم باشم، حتی اگه اسمم بره جز بدها...
بزرگتر که شدیم دوباره جامعه دو دستمون کرد چادری ها مانتویی ها!!!
باز همون حساب کتاب خوب و بد!!!
نسبت به خواهرهام خیلی دیرتر چ
اما نگفته بود که میلی به زندگی...»هر چند گفته بود که  «خیلی به زندگی...»دنباله گیر یک خبر نارسیده بود.در روزنامه ها که چو سیلی به زندگی،باریده‌اند، مثل قطاری ز تیربار.یا مثل نیش های رتیلی به زندگی.دستی به خاطرات خودش برد و هیچ چیز.جوری نمانده بود که میلی به زندگی.گفتم نرو، هنوز امیدی به ماندن است.شاید دعای عهد و  کمیلی به زندگی.معنا دهد، چنانکه برایم بعید نیست.نور ستاره های سهیلی به زندگی،افتد، چنانکه این شب یلدای ناتمام...خندید و گفت مثل طفیل
اصولا آدم علم گرایی هستم و اگه بخوام چیزی رو بپذیرم ترجیح میدم اون موضوع پایه های علمی داشته باشه.مثلا الان بیایم به فلسفه فکر کنیم میبینیم تماما پیش فرض هایی هستن که یکسری آدم نشستن به یه موضوعی فکر کردن و ترشحات ذهنشونو گفتن و دوس داشتن که اون مطلب حقیقت میبود.در فلسفه هر کسی میتونه نظری داشته باشه و چندان نیاز به اثبات کردن نداره یا کلا قابلیت اثبات ندارن.بخاطر همینه هر کی از راه فلسفه به سبک خودش اومده و طرف مقابل رو به چالش کشیده.
اینجاس
مطمئنا بعد از یک روز کاری پر تنش و پر از استرس هیچ چیز مانند یک مکان
ساکت و آرام برای استراحت نمی‌چسبد. حال اگر این استراحت همراه با یک ماساژ
ملایم باشد دلچسبی آن نیز دو چندان خواهد شد. یک ماساژ خوب و اصولی
می‌تواند تمامی استرس‌ها و خستگی‌های بدن ما را به کل از بدن دور کرده و
احساس آرامش و راحتی را به ما هدیه دهد.
ادامه مطلب
نکاتی  بیشتر درباره توالت فرنگی و ایرانی
١- اگر از توالت فرنگی استفاده می کنید حتما ابتدا درب توالت فرنگی را گذاشته بعد سیفون را بکشید تا بخارات و سموم آن خارج نشود.
٢- خانم های باردار در دوره ی بارداری خود برای حفظ سلامت ستون مهره ها و پیشگیری از کمر درد می توانند از توالت ایرانی استفاده نکنند.
٣- هنگام استفاده از توالت ایرانی به وضعیت صحیح نشستن دقت داشته باشید.
٤-توالت فرنگی و محل نشستن را مرتبا تمیز کنید و به نوع شوینده هم توجه کنید تا خطر ا
اینکه تا الان بیدارم یه‌کم غیرطبیعیه. ولی دارم تمرین می‌کنم واسه هر کاری عذاب وجدان نگیرم. اگه من دارم کار اشتباهی انجام میدم و می‌دونمم که اشتباهه، پس باید ترکش کنم. اگه ترکش نمی‌کنم پس حتما لذتی داره و بهتره لذتشو کوفت نکنم واسه خودم :)))
فعلا مرز داره، یعنی نمی‌تونم به خودم اجازه بدم که واسه گناه هم عذاب وجدان نگیرم. امیدوارم این مرز شل یا برداشته نشه.
انگار یکی همه‌ش بهم گفته باشه هیس، ساکت، آروم، امشب تو نماز مغرب یهو یادم اومد می‌تون
همیشه با خودم می گفتم ساکت بودن توی فضای فتنه چه دلیلی می تونه داسته باشه ؟! آدمایی که می دونم انقلابین می بینی توی شرایط خاص که باید فریاد بزنن ساکت می مونن ... تو این چند روزه ی پر التهاب که برخلاف همیشه مدام پست های سیاسی می ذاشتم یه جورایی جوابشو گرفتم . وقتی یک موضوع گل سرسبد همه ی گفت و گو های رسانه ای میشه ، اظهار نظر ها در مورد اون میره زیر ذره بین . مخصوصا اگر آدم تو صفحه ی مجازیش چهار تا مخاطب هم داشته باشه . به همین خاطر ترس می افته به جونش
«خِرد» متفاوت است از انباشتنِ اطلاعات. اما، گمان کنم، خِرد واقعی در مواجهه دقیق با اطلاعات، یا همان دانش، اتفاق می‌افتد. بی‌دانش، تجربه ما محمولی‌ خالی‌ست، و بنابراین، از ارزیابی خود ناتوان است. تجربه، و شهود، در طی سال‌ها تربیت می‌یابد. این تربیت‌شدن، به‌معنای گیرافتادن در چرخه قناعتِ به یک دیدگاه -هرچند دیدگاهی منطقی- نیست، که خودش از عوامل مهم گرفتاری در بند تکرار است؛ یا، این تربیت، به‌معنای دوری از عصیان‌گری نیست. یا، به‌معنای
    چون درختان ایستاده در برابر تقدیر خویش 
       اجازه می دهم که شبی سرد و سیاه که ساکت می نماید 
    اجازه می دهم دستی که چرک و کبود و زمستانی است 
مرگ را ایستاده بر تنم کند 
    تا شاید جایی دیگر 
فصلی دیگر... 
در صبح و رویایی دیگر 
    با بهاری ترین شکل آمدنت بیدار شوم. 
اندر احوالات دیوانگی...
این عکس برایم یادآور یک روز عجیب است...
یک پیاده روی طولانی... یک عصبیت عجیب... یک سوال بزرگ!
این روزها سخت بیمارم. کسی نمی‌داند داستان چیست...
خودم می‌دانم و کسی نمی‌داند.
خودم نمی‌دانم و همه می‌دانند.
داستان سنگینی بار است و شانه‌های بی طاقت...
و حقیقتا مصداق ظلوما جهولا هستم.
راستی امروز قسمت شد برای مادرم نوکری کنم...
نشسته بودم یک گوشه. فکر می‌کردم بنشینم و مثل خانم‌ها برایم چای بیاورند، شیرینی...
گفتم حبّ جا، حبّ نشس
امروز یه سوتی خیلی وحشتناک و مضحک دادم.با همسرم داشتیم در مورد هنرمندهایی که فوت شدن حرف میزدیم که یهو پرسید راستی جمشید مشایخی هم فوت کرد؟گفتم آره بابااااا.چطور یادت نیست؟
بعد گفت از هم دوره ای های اون الان علی نصیریان مونده و محمد علی کشاورز.گفتم نه بابا محمد علی کشاورز هم فوت کرده.گفت نه زنده س.منم اصرااااار که نه فوت کرده.مگه بابای لیلی رشیدی رو نمیگی؟خب باباش فوت کرده دیگه...
نمیدونم چرااااااااااااا و به چه علتتتتتت مغزم با من اینکارو م
‏اعصابم از این خورده چرا بهت دادم وقتی لذتی نداشت برام مگر لذت سرکشی؟شاید برای همینش می‌ارزید!استاد گفت تو بازی دست نبر.
دیگر میلی به ح ندارم. دلش می.خواست به خانه‌اش بروم که رفتم و او رفت و گرم زندگی شد و من این روزها گوش شیطان کر ...
هیچ میلی و عشقی نیست، منم در جزیره‌ای ساکت و متروک فقط باید جدی‌تر بشوم.
بهتره از اولش بنویسم چون نمیتونم تمرکز کنم, بهش  زنگ زدم و گفتم میخوام اخر این هفته با بچه های دانشگاه برم اردوی سه روزه ,نمیتونم بیام خونه ,اما در عوض تمام مدت فرجه رو میام خونه و کنارتم,که دیدم ساکت شد ,صداش دورگه شد و گفت آهان! پس برنامه ریزی هاتو کردی مرسی که خبر دادی! بعد هم ساکت شد ,هر چی که گفتم و خواستم توضیح بدم حرف خاصی نمیزد و اخرش هم سرد خداحافظی کرد و قطع کرد! 
میدونستم چی میخواد و حرفش یعنی چی ! یعنی حق نداری بری ,باید بیای خونه, نباید
من ساکت نیستم که سر حرف رو باهات باز نمی‌کنم.من جدی نیستم که بهت لبخند نمی‌زنم. من بیکار نیستم که همیشه من رو نزدیک خودت می‌بینی. من نگاهم به همه نیست که همیشه باهات چشم تو چشم میشم. من خجالتی نیستم که جواب سلامت رو دیر میدم. من ازت بدم نمیاد که نادیده‌ت می‌گیرم.من .. دوستت دارم.
کاوه در رأس میزناهارخوریِ12نفره نشسته بود،نگاهی به تک تک اعضای خانواده ش انداخت،دلسا(زنش)،درنا(خواهرکوچکترش)و کامی(شوهرخواهرو رفیقِ دیرینه ش) تموم اعضای خانوادش روتشکیل میدادن، جای خالی پدرومادرش روبه خوبی حس میکرد هروقت به نبودشون فکرمیکردعطش انتقامش ازشهابی بیشترمیشد،بافَکی منقبض شده وچهره ای سرخ چنگال رو توی تیکه ای ازگوشت کوبیدو ازسرمیزپاشد،به سمت حیاط رفت؛نیازبه هوای آزادداشت، دلسامتعجب به رفتنش نگاه کردوپاشد به دنبالش،دوید و
به نظرم
حرف دل رو زدن
و مخصوصا با نوشته به زبون اوردن
خیلی خیلی جرات میخواد.
چون تو وقتی حضوری حرف میزنی یه بار حرفو میزنی و تموم میشه.
گاهی حتی اماده سازی نداری
ولی وقتی مینویسی
ممکنه بارها چکش کنی
گاهی حتی پاکش کنی.
 
خودم رو ازین جهت دوست دارم.
 
یه چیزم هست
 
که دوست داشتم به شما هم بگم
 
وقتی توی کشوری زندگی میکنین که بهترین کشور دنیا انتخاب شده امسال
ولی در وضعیت افتضاحی به سر میبره
 
اتوماتیک توقع و انتظاراتتون رو از همه جهان پایین تر خواه
مارسلو بچلر(Esporte Interativo):
" بارسا از قرارداد با نیمار مطمئنه به همین دلیل به پاریس سفر میکنه. بعد از اینکه رئال ورود وینیسیوس رو به عملیات نیمار رد کرد حالا بارسا مطمئنه اونا از دور خارج شدن. بارسا اماده ست دمبله رو وارد عملیات کنه"
ژاوی بوش (موندو) : 
"دلیخت گریه نکن. به تصمیم مربیت و نتایج تصمیم خودت احترام بذار. به خاطر وجود پیکه پیشنهاد بارسا رو رد کردی و در نهایت ذخیره بونوچی و کیلینی شدی و حالا از تصمیم خودت سوپرایزی"
موندو چاپ امروز:
" نیمار ن
سلااام
چوطورین؟ حال و احوال؟ چقدر ساکت شدین باباااا
خاب خاب (بجای خُب خُب) امروز میخوام درباره جمله بسیااار معروفِ "بهت انداختن" صحبت کنم، که گوینده ش هم پدرها هستن غالباً و احتمالا فقطاً (خودم میدونم فقطا نداریم!!!) 
ادامه مطلب
دیروز رفته بودم توچال کلن هم خیلی سخت بود یعنی واقعن پدرم در اومد هم کمرم داقون شد هم وام درد میکرد و همه جام هم سردش بود ولی فارق از این ها بهم خوش گذشت داشتم فک میکردم که واقعن چرا بهم خوش گذشت اخه واقعن هیچیزه جالبی نبود جز سختی به این نتیجه رسیدم که شاید از خود سختیش خوشم میاد یعنی مثل یه جور مازوخیست  بعد فرداش (که میشه امروز) یاده حرف یکی افتادم که میگفت وقتی اسایشت بالا بره مشکلات و دقدقه های ذهنیت هم پیچیده تر میشن مثلا اگه من همین چن وق
دنیا دیوارهای بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند. نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت. نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید. اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهد. کاش این دیوارها پنجره داشت و کاش می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد. شاید هم پنجره اش زیاد بالاست و قد من نمی رسد...
با این دیوارها چه می شود کرد؟ می شود از دیوارها فاصله گرفت و قاطی زندگی شد و می شود اصلا فراموش کرد که دیوار هست و شاید می شود تیشه ای برداشت
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد 
دیشب که قبل از رفتن خواست بغلش کنم گفت خانوم چیزی شده؟ غمگین به نظر میرسید.
نگفتم غمم تویی که دوستت دارم.
به همین بیت فکر میکردم...به شاخه گلی که هفته پیش به دستم رسید و روی کارتش نوشته بود: ممنون که فکر نکردین از دست رفته هستم و باز هم دوستم داشتید.
دوست داشتن یه قلندر میخواد که پشیمون نشه خسته نشه و ادامه بده. 
یک ساعت ورزش و تحرک ریسک و خطرات احتمالی ناشی از ۸ ساعت بی تحرکی را از بین می برد. همه ما در حال حاضر درباره خطرات ناشی از نشستن بیش از حد شنیده ایم، اما برای کسانی که  شغل کم تحرک دارند، در حال حاضر خبر خوبی وجود دارد و این است که یک ساعت فعالیت با شدت متوسط خطرات ناشی از ۸ ساعت بی تحرکی را جبران می کند. این نتیجه گیری از یک متا آنالیز از آزمایشات که بیش از ۱ میلیون نفر سوژه آزمایش در آن وجود داشتند بدست آمده، این گزارش در مجله لانست منتشر شد.فعا
یاهو
توی کتاب "خیره نگریستن به خورشید" یکی از راهکارهای مواجهه با ترس از مرگ رو پدیده "موج زدن" ذکر کرده بود؛ میگه که ما غالبا خواسته یا ناخواسته دوایر متحدالمرکزی از تاثیر ایجاد میکنیم که حتی پس از مرگ هم ادامه پیدا میکنه. بنظرم میتونه جواب محکمی برای مقاومت در برابر از دست رفتن معنای زندگی در برابر ناپایداری میشه. این چیزیه که احساس میکنم بهم تسلی میده. و میتونم برای خودم نگهش دارم. 
داشتم به این مسئله فکر میکردم که خوابم برد و توی خواب یدفع
زندگی فرصت پرواز در آگاهی توبا غم عشق نشستنسر آواز تو بودتوی تنهایی کوچههمه ی فکر و خیالم پی توتا ته کوچه دلممحو تماشای تو بودمیزند باز در این باغقناری به هوایت چه چهمرغ تنها به خیالشهمه سودای تو بودچون که با عشق توپرواز کشیدمسر هر کوی رسیدمجلوه ای از هنرخلقت بی تای تو بود
۱. رفتم حسن اباد کامواهای خوشگل خریدم + برا مادرشوهر جان یه کیف دم دستی خریدم + برا مامی یه بولیز توخونه خریدم + برا خودم و خواهر جان لباس خانومانه یه عالمه خریدم
۲. تو مترو پرنده پر نمیزد یه عالمه جا برا نشستن بود:دی
۳. دوش آب داغ و حال خوب کن
 حالا مدت‌هاست دست از خیال و رویا و تلاش برای آینده کشیده‌ام و روزها در سکوت کارهایی را می‌کنم که آن‌لحظه دلم می‌خواهد
مدت‌هاست ساکت و از دور به آدم‌ها نگاه می‌کنم و کلماتم را زیر لب می‌گویم تلاشی برای بیان احساسم به آدم‌ها نمی‌کنم و برای خودم حفظ می‌کنم. انگار این‌طور بیشتر و بهتر ارزش‌شان حفظ می‌شود
در خیال با دوستانم حرف می‌زنم، برایشان نامه می‌نویسم و هم‌چنان با هم حرف نمی‌زنیم و دیگر منتظر کلمات‌شان نیستم
غمگین می‌شوم، اش
چند حکایت از امام محمد باقر (ع)


 
کثیرالذکر1-
ابن قداح از امام صادق (ع) نقل مى‏ کند که فرمود: پدرم (امام باقر)
کثیرالذکر بود، خدا را بسیار یاد مى‏ کرد، من در خدمت او راه مى‏ رفتم مى
‏دیدم که خدا را ذکر مى ‏کند. با او به طعام خوردن مى ‏نشستم، مى‏ دیدم که
زبانش به ذکر خدا گویاست. با مردم سخن مى‏ گفت و این کار او را از ذکر خدا
مشغول نمى‏ کرد.من مرتب مى ‏دیدم که زبانش به سقف دهانش چسبیده و مى‏
گوید: «لااله ‏الاالله» او در خانه، ما را
کجاست انقطاع از امید به نماز های با حال در اتاق های نیمه تاریکِ خلوت و ساکت و اشک های سر قنوت روز های بیکار و بی دل مشغولی و بی دغدغه که تازه نوبت خدا شود... این امید افیونی کی قرار است خاموش شود و وسط روزهای شلوغ و با لباس های کار و ساعت های پر کار و پر دغدغه خدا پرستیم و خودخواهانه دنبال حال خوب و اشک سر قنوت نباشیم...
می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست .قبل از شروع جلسه ، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست، اما پیرمرد توجهی نکرد و روی همان صن
نشستن روی نیمکت فلزی ایستگاه اتوبوس یک معنی بیشتر ندارد:منتظری.منتظر رسیدن اتوبوس،منتظر آمدنِ دیگری.
امروز من هم وقتی منتظر بودم،وقتی روی یکی از آن نیمکت های سرد،رو به روی تیر چراغ برق نشسته بودم،حواسم کمی بیشتر جمع دنیا شد.انتظار حواس آدمی را جمع می کند!
امروز پرنده ای دیدم که شبیه به دیگر پرنده های دایره ی شناختی ام نبود.سعی کردم سر و شکلش را با چیزهایی که پیش تر خوانده بودم تطبیق دهم تا بلکه به نامی برسم.پرنده روی تیر چراغ برق فرود آمده بو
نشستن روی نیمکت فلزی ایستگاه اتوبوس یک معنی بیشتر ندارد:منتظری.منتظر رسیدن اتوبوس،منتظر آمدنِ دیگری.
امروز من هم وقتی منتظر بودم،وقتی روی یکی از آن نیمکت های سرد،رو به روی تیر چراغ برق نشسته بودم،حواسم کمی بیشتر جمع دنیا شد.انتظار حواس آدمی را جمع می کند!
امروز پرنده ای دیدم که شبیه به دیگر پرنده های دایره ی شناختی ام نبود.سعی کردم سر و شکلش را با چیزهایی که پیش تر خوانده بودم تطبیق دهم تا بلکه به نامی برسم.پرنده روی تیر چراغ برق فرود آمده بو
۱. Bonding time + خوش تیپ کردیم [قربون قد و هیکل دلبرت بشم خوشگل من:*] + [+بیا پایین عزیزم -:*] + گشت و گذار و دور دور زیر شر شر بارون صدا رو تا ته دادیم بالا فق اهنگایی ام گوش دادیم که من انتخاب کردم:-" + جوج و کوبیده و جیگر و بال اسپایسی خوردیم با دوتا نارنج کله گنده 
۲. حس موش آب کشیده تو هوای صبح .. دونه های ریز ریز رو صورتم هوای خوب تو ریه هام .. حس خوشگلی .. زلف کمندم .. حس سبکی .. شهر خلوت و ساکت 
۳. یه عالمه خواب گرم
shahrakht1400 ✿





عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشانعکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان
عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان

عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان
عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان



ایجاد سکو جهت نشستن زائرین شهریور 91 با همتآقای حاج ابراهیم احمدی و جوانان عکاس : آقای حسین ملکیبا تشکر از آقای ولی الله احمد
در هنگام تولد کودک شما به این خاطر که توانایی های حرکتی عضلات گردن اش بسیار ضعیف هستند، کنترل بسیاری کمی بر سر خود دارد. او این مهارت بسیار سخت را، که پایه تمام حرکت های بعدی-مثل نشستن و راه رفتن است-کم کم در طول یکسال اول زندگی اش یاد می گیرد.
این مرحله چه زمانی اتفاق می افتد؟
زمانی که کودک یک ماهه است، قادر خواهد بود، سرش را بلند کند و یک کودک ۴ ماهه می تواند در حالت نشسته، سرش را بالا نگه دارد. ماهیچه های گردن و کنترل سرِ او در ۶ ماهگی باید ق
s





عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشانعکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان
عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان

عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان
عکس ارسالی : از برادر گرامی آقای حسن احمدی - ضمن تشکر از ایشان



ایجاد سکو جهت نشستن زائرین شهریور 91 با همتآقای حاج ابراهیم احمدی و جوانان عکاس : آقای حسین ملکیبا تشکر از آقای ولی الله احمدی جهت ارس
خوابم نمی برد، نشسته ام درون خودم و به این فکر میکنم که چرا هیچ آهنگی در من نمی نوازد؟! چرا هیچ کاری مرا به حرکت وا نمی دارد؟! 
شاید مرده باشم!  دم به دم ساعت را نگاه میکنم و می بینم که زمان می گذرد. ثانیه ها از پی هم می روند و می آیند ولی درون من همه چیز ساکت و ساکن می ماند. 
خوابم نمی برد بی آنکه بدانم چه چیز مرا بی خواب کرده.  بی آنکه چیزی بخواهم بی آنکه اندیشه یا احساسی مرا درگیر کرده باشد، گویی پر از هیچم و بی تفاوت، حیرانم که چرا قدرت این حجم ان

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها